جدول جو
جدول جو

معنی قاضی اسطخری - جستجوی لغت در جدول جو

قاضی اسطخری
(اِ طَ)
حسن بن احمد بن زید بن عیسی، مکنی به ابوسعید. از اکابر فقهای شافعیان و رؤسای ایشان و قاضی قم بوده و چندی عمل احتساب بغداد را مباشرت نمود. و از طرف مقتدر عباسی به قضاء سجستان منصوب شده و در مناکحات ایشان بازرسی کرده و اکثر آنها را که بی اجازه و امضای ولی وقوع یافته بوده الغاء نموده است. تألیفاتی در فقه دارد. او راست: 1- الاقضیه. 2- الشروط و الوثاق. 3- الفرائض الکبیر. 4- المحاضر و السجلات. وی در ماه شعبان یا جمادی الاّخر سال 328 هجری قمری در 84 سالگی وفات یافت. (نامۀ دانشوران ج 5 ص 49) (ابن خلکان ج 1 ص 141) (فهرست ابن الندیم ص 300) (طبقات الشافعیه ج 2 ص 193) (ریحانه الادب ج 1 ص 84)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ)
خلف قاضی مسعود است. از سادات دیار قزوین، سی سال قاضی ری بوده و در فن فصاحت و بلاغت نظماً و نثراًمشهور و دستور الانشاء از تألیفات اوست. او راست:
قاصد مرا برفتن کویش بهانه ساخت
آخر به این بهانه در آن کوی خانه ساخت.
و نیز:
به این بهانه که آئی برون گرفتارت
زمان زمان ز ره انتظار برخیزد.
(آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 228)
لغت نامه دهخدا